2
مراتب محبت
محبت؛ مراتبى دارد. كمترين مرتبه آن، محبتهاى ظاهرى و معمولى برآمده از امورى چون شكل و رنگ و چهره اشخاص است.
هنگامى كه انسان ظاهر چيزى يا كسى را مى بيند و آن را با خواسته هاى خويش متناسب می يابد، توجهش به او معطوف می گردد. در اينجا فردِ داراى جمال، به واسطه جمال يا كمالش، جاذبه اى دارد كه دل را متوجه خويش می سازد و كششى دارد كه حواس و عواطف انسان را به سوى خود جلب میكند.
مرتبه بالاتر و عالى محبت، جايى است كه متعلق علاقه انسان، امور معنوى و غير محسوس باشد؛ مانند اينكه انسان به وجود صفاتى مانند شجاعت، غيرت يا عدالت و سخاوت در وجود كسى پی برد. از آنجا كه اين صفات كمالى، مطلوب هر انسانى است و با فطرت كمال طلب انسان همخوانى دارد، جاذبه آن، دل انسان را متوجه خود می كند. هر چه معرفت انسان بيشتر شود، متعلق محبت انسان، كاملتر و ارزشمندتر می شود تا جايى كه دل انسان به موجودى كه منشأ همه كمالات و زيبايیها است، توجّه می كند و عشق به معناى حقيقى و واقعى اش تحقق می يابد و انسان، به آفريدگار كمال و جمال دل می سپارد.
اين عشق نيز مراتبى دارد و هر كس به اندازه معرفتش به اسما و صفات الهى از آن بهره می برد.
عشقى كه موجب استحكام خانواده می شود :
.
علاقه مندی ها (Bookmarks)