به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 65
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 مهر 91 [ 00:06]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    700
    سطح
    13
    Points: 700, Level: 13
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 33 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟

    من هم یکی از زنانی هستم که بهم خیانت شده
    هر چند با خوندن مطالب دوستان که موضوعی مشابه من داشتند کمی احساس تنهایی ازم دور شد ولی فکر می کنم موضوع من از همه حادتره.
    از این جهت که من درست زمانی که تازه عروس بودم و کلی عاشق زندگی و تازه دامادم این بلا سرم اومد.
    الان که دارم مینویسم نمیتونم جلوی اشکهامو بگیرم واقعا دوستش داشتم یا نمیدونم هنوز دارم
    اگه توی روز روشن می گفت الان دلم میخواد شب باشه خودم رو به آب و آتیش میزدم که به خواسته اش برسه
    هنوزم نمیدونم چرا بهم خیانت کرد؟
    تقریبا چیزی تو زندگی کم نداشت: یه خونه در حد متوسط. کار، تحصیلات، شخصیت اجتماعی، خانواده و ظاهرِ فیزیکیِ معقول هر دومون.
    قضیه اینطور شروع شد که اولین بار حدود هشت ماه از ازدواجمون میگذشت که اسم چند تا دختر رو توی کامپیوترش دیدم . ازش توضیح خواستم، منکر شد. خیلی منطقی بهش گفتم برام توضیح بده بخدا اگه زندگیمونو دوست نداشته باشی یا اصلا کسِ دیگه رو بخوای بی سروصدا از زندگیت بیرون میرم و نمیذارم کسی بفهمه فقط صادق باش و با من بازی نکن. باز هم انکار کرد ، منم یکی دو روز قهر کردم و رفتم پیش خانواده ام. تا اینکه اومد و کلی قسم و آیه که هیچی نبوده، من از خدا خواسته توجیه هاشو باور کردم یعنی نمیتونستم هضم کنم کسی که این همه اظهار عشق بهم میکرد خیانت کنه آخه چرا؟. برگشتم با اینکه یه شک کوچیک آزارم میداد گفتم حتی اگه قرار بوده بترسه ترسیده و دست از کاراش میکشه.

    بار دوم و آخر وقتی مطمین شدم که انگار خیلی دیر بود، تقریبا یک سال و سه ماه بعد از ازدواج: وقتی به عکس العملش موقع دریافت پیامک شک کردم در حضور خودش با خواهش و تمنا و تهدید و ... اس ام اس هاشو خوندم . دنیا رو سرم خراب شد. جدا از تمام حرفای عاشقانه و رابطه ی عاطفیشون در تمام این مدت دیدم چندین ماهه چه پیام های کثیف و رکیکی برای هم میفرستادند فوق العاده رکیک .
    شرع و اخلاق و عشق و زندگی که هیچ حتی انسانیت رو هم زیر پاش له کرده بود .
    تمام اون شب هایی که میگفت کتاب تو گوشیم ریختم و دارم میخونمشون سرشو پیش من میذاشته و با یکی دیگه یه همچین پیام های زننده ای ردو بدل میکرده.
    خیانتش خردم کرد داغون شدم حس میکنم پنجاه سالمه و دنیای اطرافم اینقدر کثیفه که نفسم توش میگیره
    نمیدونم چرا حتی پشیمون نیست یا نشون نمیده که زندگیمون براش مهم بوده؟
    نمیدونم اگه ازش جدا بشم میتونم فراموشش بکنم ؟

    ممنونم که درد و دلمو خوندین و ممنون تر میشم اگه با راهنماییتون کمکم کنید

  2. 7 کاربر از پست مفید Rosa91 تشکرکرده اند .

    Rosa91 (یکشنبه 08 مرداد 91)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 آذر 91 [ 14:54]
    تاریخ عضویت
    1390-10-19
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    1,391
    سطح
    20
    Points: 1,391, Level: 20
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    611

    تشکرشده 614 در 130 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟

    روسا91 خوش اومدی به همدردی.
    متاسفم که همچین اتفاقی برات افتاده و درکت میکنم.
    چند سالته؟ همسرت چند سالشه؟
    چند وقت از این آخرین باری که فهمیدی میگذره و چه عکس العملی نشون دادی؟

  4. 3 کاربر از پست مفید hamdardi1390 تشکرکرده اند .

    hamdardi1390 (سه شنبه 10 مرداد 91)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1391-3-22
    نوشته ها
    569
    امتیاز
    8,026
    سطح
    60
    Points: 8,026, Level: 60
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 124
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    5,009

    تشکرشده 4,547 در 875 پست

    Rep Power
    68
    Array

    RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟

    سلام دوست عزیز

    چندسال سن دارید وهمسرتون چندسالشونه.؟

    چگونه باهم آشناشدید.؟

    شغل همسرتون چی هست؟

    دور از خانوادها زندگی میکنید.؟

    چندوقت نامزد بودید.؟

    در دوران نامزدی به رفتارهاش شک نکردید . یا در اون دوران هم با گوشی زیاد کارمیکرد. ؟

    فاصله فرهنگی تون چقدر هست .؟

    وضع مالی تون .خانواده همسر وخانواده شما.؟

    همسرتون چقدر مذهبی یا احل نماز عبادت هست.؟

    همسرتون مشروبات چیزی مصرف میکنه.؟



  6. 5 کاربر از پست مفید پدربزرگ تشکرکرده اند .

    پدربزرگ (شنبه 07 مرداد 91)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 مهر 91 [ 00:06]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    700
    سطح
    13
    Points: 700, Level: 13
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 33 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟

    سلام hamdardi1390

    ممنونم که نوشته امو خوندین و پاسخ دادین

    من 26 سالمه و همسرم 29 ساله حدودا یک سال و نیم از ازدواجمون میگذره

    آخرن بار فروردین همین امسال بود که مطمین شدم

    واقعیت اینه که از عکس العمل خودم راضی نیستم

    ابتدا ازش خواستم توضیح بده اما مثل دفعه قبل دروغ گفت .

    بار اول اجازه نداده بودم کسی بفهمه اما اینبار درمونده شدم برای اینکه آبروش جلوی خانواده ی خودم نره با مادرش تماس گرفتم ، آروم براش توضیح دادم. از اونجاییکه با مادرش رابطه ی خوبی داشتم گفتم الان یا ازش توضیح میخواد یا نصیحتش می کنه ، ایشون اول به من گفت تو دروغ میگی (که برام طبیعی بود بهر حال اونم یه مادره) اما بعد که فهمید فقط از پسرش طرفداری کرد و خیانتش رو اینقدر کوچیک جلوه داد که انگار ناراحت شدنِ من خیلی غیرطبیعیه.

    هر دو خیلی آروم و راحت توجیه میکردن احساس کردم شاید واقعا من دیوانه شدم. با پدرم تماس گرفتم (میدونم که شاید شلوغش کردم ولی واقعا نمیدونستم در مقابل اون همه بی خیالی و اینکه این همه مدت حتی به قسم بار قبلش پایبند نبوده چه کنم)

    پدرم کمی نصیحتش کرد اما من گفتم که نمیتونم تحملش کنم. انگار تمام اون همه عشقی که بهش داشتم یهو شد نفرت. نمیتونستم بپذیرم کسی که همیشه عشق اول و آخر صداش میکردم اینقدر راحت ...

    هر کدوم از پیام ها رو که میخوندم با اون کلمه های فوق العاده زشتی که هر دوشون استفاده کردن انگار یه دیوار رو سرم میریخت

    وقتی گوشیشو برداشتم که بیام بیرون خیلی التماس کرد، قسم خورد، حتی به پای من و پدرم افتاد. بهش گفتم که بلند شه و خودش رو تحقیر نکنه. چون بار اول علاوه بر قول دادن قسم هم خورده بود و دیگه نمیتونستم باورش کنم

    البته ناباوریم درست بود ؛ دقیقا همونجا و همون روز در موقع ِ بحث ها دوباره به اون دختر اس ام اس داده بود تا باهاش هماهنگ کنه یه وقت خطشو جواب نده (اینو از س ام اس خط اعتبارش فهمیدم: وقتی یکی از گوشی هاش دست من بوده از اون خط اس ام اس داده که مبادا طرف لو نده)

    بهر حال از خونه اومدم بیرون. دو سه روز بعد برای برداشتن یه سری وسایل رفتم دیدم از تلفن خونه دوباره با همون شماره ها تماس گرفته. باز تمام امیدهام نا امید شد انگار اصلا پشیمون نبود.

    اما چیزی که داغونم کرد این بود که زمانی که من منتظر بودم بیاد ازم دلجویی کنه یا یه تعهد رسمی بده، شکایتش مبنی بر عدم تمکین به دستم رسید؛ با این دروغ که چون به من گفته نباید بیرون کار کنم منم خونه رو بدون اطلاعش ترک کردم

    از این همه دروغش دارم شاخ درمیارم کاش مرد و مردونه قبول میکرد تا حداقل شهامتش رو تحسین کنم ولی واقعا برام سواله این همه دروغ برای چیه؟


    میدونم حرفام طولانی شد ممنونم از حوصله تون

    و پیشاپیش ممنونم از راهنماییتون

    سلام پدر بزرگ عزیز ممنونم که به نوشته ام توجه کردین


    من 26 سالمه و همسرم 29 ساله

    ازدواجمون سنتی بود و ایشون از اقوام دور ما هستند

    همسرم لیسانس فنی دارن و مشغول در یکی از کارخانه های بزرگ

    من هم تحصیلاتم کارشناسی و شغل نسبتا خوبی دارم

    با مادر ایشون در یک مجتمع بودیم. البته علی رغم شرطم برای اینکه کنار هیچ کدوم از خانواد ها نباشیم به خاطر علاقه زیاد به ایشون قبول کردم توی همون مجتمعی زندگی کنیم .

    حدودا یک سال و نیم عقد بودیم و یک سال و نیم هم از ازدواجمون میگذره.

    تنها چیزی که توی نامزدی آزارم میداد این بود که فهمیدم دوستی هایی که حتی در سنین خیلی پایین داشته هنوز فراموش نکرده هنوز از اونا کینه داشت یا یه سری یادگاری

    ظاهرا فاصله فرهنگی با توجه به فامیل بودن منتفی میشه اما من بعد از ازدواج فهمیدم چیزهایی که شاید برای این خانواده عادی تره مثل دوستی و ... برای ما بدون قبح نبود

    وضع مالی خانواده ها خدا رو شکر خوبه یعنی یه متوسط رو به خوب. البته ما حدود یکی دو ماه بعد از عروسی بدلیل اتفاقات خاصی که برامون افتاد به مشکل مالی برخوردیم و خدا رو شکر ازش رد شدیم . حتی از خانواده هامون به اصرار من کمکی نگرفتیم.

    نماز و روزه رو که داشتند. تا همین اواخر که مثلا یکبار که ازش پرسیدم نماز خوندی گفت نه . فکرم مشغول شد ولی به خودم اجازه ندادم تو مسایلش دخالت کنم بخصوص که این اواخر بهانه گیری هم می کرد

    مصرف مشروب و سیگار هم نداشتند



    بازم ممنونم جوابمو دادین و منتظر راهنماییتون هستم

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 آذر 91 [ 14:54]
    تاریخ عضویت
    1390-10-19
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    1,391
    سطح
    20
    Points: 1,391, Level: 20
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    611

    تشکرشده 614 در 130 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟

    روسا،
    مشخصه که دختر فهمیده و منطقی ای هستی و این خیلی خوبه.
    توی اتفاقی که برات افتاده اولین چیزی که مهمه، خود تویی.
    اینکه چرا این اتفاق افتاده و . . . هم مهمه. ولی توی مراحل بعد.
    خیانتش خردم کرد داغون شدم حس میکنم پنجاه سالمه و دنیای اطرافم اینقدر کثیفه که نفسم توش میگیره
    میدونم که خیلی سخته و میدونم چه افکار مزاحمی شب و روزتو پر کرده.
    ولی عبور کن از این افکار و بریزشون دور.
    خیانت یک اشتباهه و در بدترین حالتش یه مریضیه.
    هیچ وقت، هیچ وقت به خاطر اشتباه دیگران و یا مریضیشون، خودت رو نباز.
    یه آدمی به هر دلیلی اشتباه کرده. تو نباید روحیه ات رو از دست بدی. نباید خرد بشی، نباید داغون بشی، نباید حس کنی 50 سالته. نه تو هنوز هم 26 سالته ولی با تجربه تر شدی.
    دنیای اطرافت کثیف نیست. دنیا خیلی هم خوب و قشنگه ولی پره از اشتباه. اشتباه ما آدم ها که شامل من و تو هم میشه. ما ها هم اشتباه کردیم. حالا کوچیک یا بزرگ.
    هنوز زوده به جدایی فکر کنی. ولی شل هم نباش. محکم باش، جدی باش.
    باید این قضیه رو ریشه یابی کنین. شاید خودتون نتونین این کار رو بکنین و به کمک مشاور احتیاج داشته باشین.
    خونه ات رو ترک نکن. هنوز هم جای تو توی اون خونه اس. ترک کردن خونه اشتباس.

  9. 5 کاربر از پست مفید hamdardi1390 تشکرکرده اند .

    hamdardi1390 (یکشنبه 08 مرداد 91)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 مهر 91 [ 00:06]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    700
    سطح
    13
    Points: 700, Level: 13
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 33 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟

    همدری عزیز

    ممنون از جواب آرامش دهنده ات

    واقعیت اینه که هیچ راهی برای برگشت به خونه ندارم یکی از دفعاتی که برای سر زدن رفتم به یکی از اقوام (نه حتی به خودم) زنگ زد و گفت میره به جرم دزدی ازم شکایت می کنه. میدونم که اینکارو نمی کنه ولی بنظر شما برگشتن ِ من با تمام این اوصاف (توهینش، خیانت و شکایت دادگاهی که ازم کرده) تحمیل و تحقیر خودم نیست؟ (اگه کارم غرورم رو میرسونه لطفا بهم بگید.)

    البته باید بگم که یک ماه بعد از شکایت ایشون من هم مجبور به شکایت شدم (برای رابطه اش) چون اگه ترک کردن خونه توسط من بی دلیل می بود ایشون با حکم عدم تمکین اجازه ازدواج دوم پیدا می کرد. در حضور خودش هم گفتم که شکایتِ من فقط جنبه ی دفاع از خودم داشت

    یک مسئله ی بزرگِ دیگه اینه که انگار هیچ تمایلی واسه حفظ زندگیش نداره دیروز بعد از حدود چهارماه (از وقتی که خونه رو ترک کردم) تو دادگاه دیدمش اینقدر راحت دروغ های شاخ دار به قاضی می گفت که من واقعا زبونم بند اومده بود . تا دیروز به خودم امیدواری میدادم این دروغها رو خانواده اش یادش دادند اما خودش در کمال خونسری جلوی چشمای من تمام این مدت رابطه وزندگی رو برد زیر سوال تمام اون عشق و محبتی رو که بهش داشتم

    مثلا گفت اون خط موبایل که پر از اس ام اس های کثیفه دستِ زنم بوده (یعنی من او چیزارو نوشتم WOW) در صورتی که اصلا پرینت تماسهاش همه هست؛ یا اینکه گفت من خونه رو بدون اطلاعش ترک کردم ،وقتی که حضور نداشته، در حالیکه موقع اومدنِ من نه تنها خودش بلکه مادرش هم بود.

    نمیتونم هضم کنم کسی که حتی این اوخر با تمام بهانه گیری و سردیش، هرچند کم، ولی از ته دل می گفت دوستت دارم چطور خودش رو توجیه میکنه. اگه حتی یک بار به خودش یا خانواده اش عمداً بدی کرده بودم تعجب نمیکردم از کارهاش


    منتظر راهنماییتون هستم



    راستی در مورد مشاوره هم باید بگم اواخر که عوض شده بود ازش خواستم که بریم ولی نیومد بعد از این ماجرا خودم تنهایی پیش یه مشاور رفتم وقتی همه چیزو براش گفتم بهم گفت جدا شو البته من اون موقع بازهم اقدامی نکردم تا اینکه شکایت همسرم به دستم رسید و برای رابطه اش ازش شکایت کردم


    بازم ممنون که گوش شنوا و همدرد دلسوزی هستین



  11. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 دی 91 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1390-11-14
    نوشته ها
    548
    امتیاز
    1,860
    سطح
    25
    Points: 1,860, Level: 25
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,833

    تشکرشده 1,864 در 493 پست

    Rep Power
    67
    Array

    RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟

    روزا عزیز،

    اگر فکر می کنی خیانتش برات قابل بخششه و می خوای برگردی به زندگیت، زیاد مسایل دادگاه را دنبال نکن و جدی نگیر. همسرت می خواد از خودش دفاع کنه، چهار تا دروغ هم ممکنه بگه.
    اگر قصدت جداییه که مساله جداست.
    اما اگر قصدت برگشت هست و هنوز امیدی داری، سعی کن دادگاه بازی را تمامش کنی. نذار حرمت ها بیشتر از این بریزه.

    تصمیم خودت چیه؟ برگشت؟

  12. 2 کاربر از پست مفید پیدا تشکرکرده اند .

    پیدا (پنجشنبه 16 شهریور 91)

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 23 مهر 91 [ 00:06]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    700
    سطح
    13
    Points: 700, Level: 13
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 33 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط پیدا
    روزا عزیز،

    تصمیم خودت چیه؟ برگشت؟
    پیدای عزیز

    واقعیت اینه که نه میتونم فراموشش کنم (چون اولین مردی بود که وارد زندگیم شد) نه میتونم خیانت رو تحمل کنم

    در ثانی خیلی برام مهمه که ببینم خودش اصلا علاقه ای داره به ادامه یا نه؛ ولی هیچی نشون نمیده به جز دروغ تو این چهار ماه هیچی ازش به گوشم نرسیده حتی وقتی من خونه رو ترک کردم باز با اون دختر تماس داشته. گاهی وقتها حس میکنم اصلا از خداش بوده که من بفهمم و بیام از زندگیش بیرون تا راحت تر باشه

    واقعا مستاصلم تو رو خدا یکی بگه چه کار کنم موندم سر دوراهی. به جز همون موقع که فهمیدم حتی یک بار هم اظهار پشیمونی نکرد

    از اینکه میگم مطمئن نیستم ولی شنیدم حتی خونه رو فروخته که من مهریه ازش نگیرم در صورتی که من بهیچ وجججججججججه توی این عوالم نبودم از وقتی شنیدم دارم شاخ درمیارم انگار تا تهِ قضیه رفته

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 آذر 91 [ 14:54]
    تاریخ عضویت
    1390-10-19
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    1,391
    سطح
    20
    Points: 1,391, Level: 20
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    611

    تشکرشده 614 در 130 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟

    از طریق بزرگتر ها و ریش سفید و اینا هیچ اقدامی کردین؟

  15. کاربر روبرو از پست مفید hamdardi1390 تشکرکرده است .

    hamdardi1390 (دوشنبه 09 مرداد 91)

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 11 دی 91 [ 23:05]
    تاریخ عضویت
    1391-2-04
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    880
    سطح
    15
    Points: 880, Level: 15
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    50

    تشکرشده 55 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟

    دوست عزیزم سلام

    نمی دونم که درسته که اینطور واضح نظر میدم یا نه.اما با توجه به چیزهایی که نوشتید همه چیز واضحه.شما دنبال چی هستید؟اینکه یکی بیاد و کارای شوهرتون رو توجیه کنه و دل شما آسوده بشه و راهی برای برگشت باز بشه.درسته که فداکاری و گذشت در زندگی لازمه اما اونم حدی داره.خیلی دنبال چرایی مساله نباشید و دنبال ایراد تو خودتون و زندگیتون برای توجیه کار شوهرتون نباشید.اون زندگی جایی برای ساختن نداره.خودتو نجات بده .با روح و روان خودت بازی نکن.شاید اگه بری اذیت بشی که حتما هم میشی وقطعا از لحاظ عاطفی خیلی خیلی برای سخت خواهد بود اما من فکر میکنم این مسئله ضربه ای بسیار کمتر از ماندن و تحمل اون زندگی به شما خواهد زد.مصمم و بدون تردید به فکر جدایی باش.تمام حق و حقوقتم بگیر.چرا که نه؟حداقل چیزی که در اون زندگی گذاشتی روح و جوونیو و احساست بوده چرا باید شوهرت اینقدر خوش به حالش بشه.وبه راحتی به ادامه کیف و حالش برسه؟انشالا آینده بهتری انتظارت رو خواهد کشید.اما به نظر من اصلا کوتاه نیا و خودت رو کوچیک و حقیر نکن.اون زندگی ارزش موندن نداره.شاید به خاطر حرفایی که نوشتم پستم حذف بشه.اما من احساس واقعیم از زندگیتون رو نوشتم.اگه میخوای خودتو گول بزنی و دلتو خوش کنی بحثش جداست.موفق باشید

  17. 6 کاربر از پست مفید mehrban تشکرکرده اند .

    mehrban (پنجشنبه 16 شهریور 91), مسافر تنها (دوشنبه 29 مهر 92), اثر راشومون (پنجشنبه 17 اسفند 91)


 
صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: شنبه 17 تیر 96, 14:06
  2. دوستان راهنمایی بفرمایید این ازدواج به صلاح من است یا نه؟
    توسط سرشار در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: پنجشنبه 12 آذر 94, 23:26
  3. هنوز یکماه از ازدواجم نگذشته احساس میکنم به بن بست رسیدم.لطفا راهنماییم کنیید
    توسط بهاره6666 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 13 تیر 94, 06:03
  4. پاسخ ها: 27
    آخرين نوشته: پنجشنبه 02 بهمن 93, 14:29
  5. راست يا دروغ
    توسط davooodkazem در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: یکشنبه 06 بهمن 87, 00:08

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.