امیدوارم اخلاقش باشه اینطوری واسم قابل هضم تره ...
فک کنم اگه بخوامش باید همینطوری که هست بپذیرمش
سعی میکنم یه راهی پیدا کنم باهاش حرف بزنم ببینم دقیقا چه حسی داره
ممنون از شما
نمایش نسخه قابل چاپ
امیدوارم اخلاقش باشه اینطوری واسم قابل هضم تره ...
فک کنم اگه بخوامش باید همینطوری که هست بپذیرمش
سعی میکنم یه راهی پیدا کنم باهاش حرف بزنم ببینم دقیقا چه حسی داره
ممنون از شما
شاپور جان دیگه نظری ندادین !!
درود بر خواهر گلم
خواهرم شما نوشتید که مدتی با پسری اشنا شدید و خانواده هم میدونن,درسته!
میشه دقیقا بگید که آشنائیتون چطوری بوده؟
کی پیش قدم شد و.....
خواهشا توضیح بدید
شاید تونستم کمک کنم,آخه با اجازتون منم یه خورده مغرورم,متاسفانه البته ,ولی دارم روش کار میکنم
درود بر شما
از طریق یکی از دوستام من با ایشون آشنا شدم
خونواده میدونن ولی فعلا ما داریم همدیگرو بهتر میشناسیم خونواده ها زیاد دخالتی ندارن.
اول ایشون پیش قدم شد .
اخلاقش بد نیست ولی آدمیه که کار خودشو میکنه ... کاری به دیگران نداره ...
فک میکنم بیشتر اوقات دوس داره حرف خودش باشه
ما خیلی جذب هم شدیم
اما الان فک میکنم به خاطر شباهت هامون جذب هم شدیم نه تفاوت هامون .
این غرور تو هر دومون وجود داره
دیشب باهاش حرف زدم در این باره خیلی راحت گفت ما هر دومون یکم کله شقیم ولی نقاط مشترک هم زیاد داریم .وقتی میخوایم ارامش بدیم بهم خوب اینکارو میکنیم اگرم بدمون بیاد میگیم بهم.
اون درست تشخیص داده
من وقتی از نگرانیم گفتم گفت در حال حاضر رابطرو در هر سطحی بخوای من قبول میکنم اما دوس دارم بهم ارامش بدیم و تو از من فاصله میگیری !
اون پسری نیست که بخواد اصرار کنه حالا واسه غرورشه نمیدونم....
اما میدونم دوسم داره
شما دوس داری رفتار طرفت باهات چطوری باشه ؟
شاید من کاری میکنم که ازم دور میشه و این حسو دارم
احساسشو بهم نمیگه شاید از چیزی میترسه
شما زیاد بکن نکن میکنید؟
شما این اخلاق رو دارید که راحت نظرتون رو ابراز میکنید؟
مثلا من از سیب زمینی متنفرم,حالا اگه پیش اون اینو بگم (شاید اون عاشق شیب زمینی باشه) و با این حرف من دیگه جرعت نکنه بگه(اگه آدم مغروری باشه که احتمالا نمیگه)
ایتنکه دوست داره کار خودشو بکنه,دوست داره حرف خودش باشه که توی خیلی از مرد ها (بخصوص پسرای جون,یکیش خودم) هست .شما نباید ایشون رو با پدرتون مقایسه کنید. چون ایشون هنوز خیلی جون هستند. شما مگه جونی باباتونم دیدی..... پس ایشون با کسی مقایسه نکنید.
من متوجه نشدم ...از طریق یکی از دوستام من با ایشون آشنا شدم... یعنی یکی از دوستانتون واسطه شما شدن؟
میشه بگید دقیقا چی شود که شما باهام آشنا شدید؟ شما قبلش ایشون رو میشناختید؟ ایشون از قبل شما رو زیرنظر داشتن؟ چطوری بود؟ شما اصلا چطوری همدیگرو دیدی؟این دوستتون چی شد که شمارو باهم آشنا کردن
شاید کلید حل مشکلتون توی همین آشنای نهفته باشه,به نظرم اگه مشکلی نداره توضیح بده شاید فرجی شد؟
یه چیز دیگه ای هم که هست اینکه شما بهش نشون دادید که چه توانائی های دارید؟
نشون دادید که طرز فکرتون مثل یه آدم بالغه و توانای مشورت دادن دارید؟
منظورم به منم منم کردن نیست ها,به عمل نشون دادید؟
ایشون توی یه خانواده پسرونه بزرگ شدن؟
ببخشید اگه زیادی رک حرف میزنم,چون با تعارف حرف زدن کارو به جای نمیرسونه
- - - Updated - - -
شما زیاد بکن نکن میکنید؟
شما این اخلاق رو دارید که راحت نظرتون رو ابراز میکنید؟
مثلا من از سیب زمینی متنفرم,حالا اگه پیش اون اینو بگم (شاید اون عاشق شیب زمینی باشه) و با این حرف من دیگه جرعت نکنه بگه(اگه آدم مغروری باشه که احتمالا نمیگه)
ایتنکه دوست داره کار خودشو بکنه,دوست داره حرف خودش باشه که توی خیلی از مرد ها (بخصوص پسرای جون,یکیش خودم) هست .شما نباید ایشون رو با پدرتون مقایسه کنید. چون ایشون هنوز خیلی جون هستند. شما مگه جونی باباتونم دیدی..... پس ایشون با کسی مقایسه نکنید.
من متوجه نشدم ...از طریق یکی از دوستام من با ایشون آشنا شدم... یعنی یکی از دوستانتون واسطه شما شدن؟
میشه بگید دقیقا چی شود که شما باهام آشنا شدید؟ شما قبلش ایشون رو میشناختید؟ ایشون از قبل شما رو زیرنظر داشتن؟ چطوری بود؟ شما اصلا چطوری همدیگرو دیدی؟این دوستتون چی شد که شمارو باهم آشنا کردن
شاید کلید حل مشکلتون توی همین آشنای نهفته باشه,به نظرم اگه مشکلی نداره توضیح بده شاید فرجی شد؟
یه چیز دیگه ای هم که هست اینکه شما بهش نشون دادید که چه توانائی های دارید؟
نشون دادید که طرز فکرتون مثل یه آدم بالغه و توانای مشورت دادن دارید؟
منظورم به منم منم کردن نیست ها,به عمل نشون دادید؟
ایشون توی یه خانواده پسرونه بزرگ شدن؟
ببخشید اگه زیادی رک حرف میزنم,چون با تعارف حرف زدن کارو به جای نمیرسونه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط adelm;293332
شما زیاد بکن نکن میکنید؟
شما این اخلاق رو دارید که راحت نظرتون رو ابراز میکنید؟
مثلا من از سیب زمینی متنفرم,حالا اگه پیش اون اینو بگم (شاید اون عاشق شیب زمینی باشه) و با این حرف من دیگه جرعت نکنه بگه(اگه آدم مغروری باشه که احتمالا نمیگه)
ایتنکه دوست داره کار خودشو بکنه,دوست داره حرف خودش باشه که توی خیلی از مرد ها (بخصوص پسرای جون,یکیش خودم) هست .شما نباید ایشون رو با پدرتون مقایسه کنید. چون ایشون هنوز خیلی جون هستند. شما مگه جونی باباتونم دیدی..... پس ایشون با کسی مقایسه نکنید.
[COLOR=#0000ff
نه من اصلا آدم گیری نیستم
گاهی وقتا غیر مستقیم حرفمو میزنم که ازم میخواد راحت باشم.
نه نه دوستم واسطه نیست در واقع من به همراه دوستم به محل کارش رفتم اونجا از من خوشش اومد مدتی میرفتم و میومدم اما چیزی نمیگفت اما از رفتاراش فهمیده بودم خودمم بدم نمیومد ازش تا اینکه درخواستشو مطرح کرد .
خیلی مهربونه خیلی ولی گاهی وقتا همین که از من 5 سال بزرگتره نشون میده اینو و میخواد بگه باید حرف من باشه
من در کل دختری ام که تو حرف زدن و رفتارم بیشتر از سنم نشون میدم واسه همین با بزرگتر از خودم راحتتر ارتباط برقرار میکنم
راجع به خونوادش باید بگم از 14 15 سالگی پدر شون فوت کرد و رو پای خودش بزرگ شد یه برادر و خواهر بزرگتر از خودش داره الان با مامانش زندگی میکنه
با برادرش که پزشکه خیلی صمیمیه، ازدواج کرده اون
اما در واقع خودش بزرگ شده تو خونه کسی حرف رو حرفش نمیزده
فک میکنم این جیزا رو کله شقیش موثر بوده
کاملا مردونه زندگی میکنه بدور از احساسات ،بهمم گفته که من تنها زندگی کردم همیشه تنها بودم گاهی اذیت میشم ولی به این تنهایی عادت دارم.
حتی بهم گفته من اینطوری که با تو هستمو رفتار میکنم با کسی نبودم ( پیش خودم میگم اگه خوبت انقد مغروره پس وای به حال بقیه:311:)
من اخلاقای مردونشو دوس دارم ولی تو خونه ی خودم طوری بزرگ شدم که پدرم همیشه حامی ما بود و به حرفامون گوش میداد .
نمیدونم رفتارم چقد تاثیر داره ... مشخصه که مغروره هیچوقت طوری رفتار نمیکنه که شکست خورده..
ولی میگه من درکت میکنم فقط میخوام آرامش بهم بدی
- - - Updated - - -
نقل قول:
نوشته اصلی توسط adelm;293332
شما زیاد بکن نکن میکنید؟
شما این اخلاق رو دارید که راحت نظرتون رو ابراز میکنید؟
مثلا من از سیب زمینی متنفرم,حالا اگه پیش اون اینو بگم (شاید اون عاشق شیب زمینی باشه) و با این حرف من دیگه جرعت نکنه بگه(اگه آدم مغروری باشه که احتمالا نمیگه)
ایتنکه دوست داره کار خودشو بکنه,دوست داره حرف خودش باشه که توی خیلی از مرد ها (بخصوص پسرای جون,یکیش خودم) هست .شما نباید ایشون رو با پدرتون مقایسه کنید. چون ایشون هنوز خیلی جون هستند. شما مگه جونی باباتونم دیدی..... پس ایشون با کسی مقایسه نکنید.
[COLOR=#0000ff
نه من اصلا آدم گیری نیستم
گاهی وقتا غیر مستقیم حرفمو میزنم که ازم میخواد راحت باشم.
نه نه دوستم واسطه نیست در واقع من به همراه دوستم به محل کارش رفتم اونجا از من خوشش اومد مدتی میرفتم و میومدم اما چیزی نمیگفت اما از رفتاراش فهمیده بودم خودمم بدم نمیومد ازش تا اینکه درخواستشو مطرح کرد .
خیلی مهربونه خیلی ولی گاهی وقتا همین که از من 5 سال بزرگتره نشون میده اینو و میخواد بگه باید حرف من باشه
من در کل دختری ام که تو حرف زدن و رفتارم بیشتر از سنم نشون میدم واسه همین با بزرگتر از خودم راحتتر ارتباط برقرار میکنم
راجع به خونوادش باید بگم از 14 15 سالگی پدر شون فوت کرد و رو پای خودش بزرگ شد یه برادر و خواهر بزرگتر از خودش داره الان با مامانش زندگی میکنه
با برادرش که پزشکه خیلی صمیمیه، ازدواج کرده اون
اما در واقع خودش بزرگ شده تو خونه کسی حرف رو حرفش نمیزده
فک میکنم این جیزا رو کله شقیش موثر بوده
کاملا مردونه زندگی میکنه بدور از احساسات ،بهمم گفته که من تنها زندگی کردم همیشه تنها بودم گاهی اذیت میشم ولی به این تنهایی عادت دارم.
حتی بهم گفته من اینطوری که با تو هستمو رفتار میکنم با کسی نبودم ( پیش خودم میگم اگه خوبت انقد مغروره پس وای به حال بقیه:311:)
من اخلاقای مردونشو دوس دارم ولی تو خونه ی خودم طوری بزرگ شدم که پدرم همیشه حامی ما بود و به حرفامون گوش میداد .
نمیدونم رفتارم چقد تاثیر داره ... مشخصه که مغروره هیچوقت طوری رفتار نمیکنه که شکست خورده..
ولی میگه من درکت میکنم فقط میخوام آرامش بهم بدی
ابجی میای تایپیک منو بخونی و منو راهنمایی کنی . من جای داداش کوچیکت می مونم . تو رو خدا و .من خواهر و برادری ندارم . شما جای خواهر و برادرم میمونی . منو راهنمایی کن . تو رو خدا
جدی میگی
من شدیدا درکش میکنم
خواهرم نمیدونم متوجه شدی یانه,ولی اون بنده خدا شاید نشون نده ولی بدون که خیلی خسته اس و این که پشتوانه ای مثل پدر نداشته خیلی عذاب کشیده.,اینو توی رفتارش نشون نمیده ولی بدون که برای اینکه اینقدر محکم بشه خیلی سختی کشیده
تو الان باید پناهگاهش باشی و بهش توجه کنی,به نظرم به مرور زمان اون کودک درونشو بهت نشون میده
صبور باید و بهش ثابت که که تکیه گاهشی,الان میبینشیش که چقدر مغروره ولی اگه قلقش دستت بیاد پگیشت میشه عین یه بچه,اگه قلقش دستت بیاد شاید یه روزی برسه که تو بفلت گریه کنه
چرا از همون اول نگفتی بابا!!!!!!!!!!
- - - Updated - - -
جدی میگی
من شدیدا درکش میکنم
خواهرم نمیدونم متوجه شدی یانه,ولی اون بنده خدا شاید نشون نده ولی بدون که خیلی خسته اس و این که پشتوانه ای مثل پدر نداشته خیلی عذاب کشیده.,اینو توی رفتارش نشون نمیده ولی بدون که برای اینکه اینقدر محکم بشه خیلی سختی کشیده
تو الان باید پناهگاهش باشی و بهش توجه کنی,به نظرم به مرور زمان اون کودک درونشو بهت نشون میده
صبور باید و بهش ثابت که که تکیه گاهشی,الان میبینشیش که چقدر مغروره ولی اگه قلقش دستت بیاد پگیشت میشه عین یه بچه,اگه قلقش دستت بیاد شاید یه روزی برسه که تو بفلت گریه کنه
چرا از همون اول نگفتی بابا!!!!!!!!!!
شما چطوری درکش میکنی ؟
من دوسش دارم میخوام سعی کنم ببینم میتونم درکش کنم یا نه.
میدونی چطوری باید قلقش دستم بیاد با این شرایطش ؟
میدونم که منو دوس داره اما انگار محبت کردنو خوب یاد نگرفته ، منطق خودشو داره
حرفی نمیزنه اما منم متوجه شدم که خیلی عذاب کشیده ولی کاملا بیخیل نشون میده
من دلم میخواد اون روشو ببینم .
دیشب بهم گفته تو خیلی آرومی دلم میخواد نوازشم کنی بهم ارامش بدی ... ولی میدونه که من نمیتونم درک میکنه خودش میگه ....
چطوری بیشتر بشناسمش و درکش کنم ؟
ممنونم
واسه من که اینشکلیه؟
اگه بیان و به چیز های که علاقه دارم توجه نشون بدن(همه ادم ها یه سرگرمی یا بلاخره چیز مورد علافقه ای دارن,از فیلم تا خواننده)سعی کن بفهمی از چی بیشتر خوشش میاد,میدونی,اگه ازش نپرسی و خودت بفهممی...
بذار یه مثال بزنم
مثلا من عاشق یه فیلم کلاسیک دهه ی 40 هالیوودم که هرکسی به اون فیلم توجه نمیکنه یا ندیدتش
خب اگه شما بتونی این علایق منو بفهمی و زیرزیرکی بری اون فیلمو ببینی و یه دفعه بیا بگی فلان فیلمو دیدی!(همون فیلم طرف مثلا) اینجاست که من جا میخورم,وقطعا احساسم بهت نزدیک تر میشه(این فقط یه مثاله ها,خودت برای مسائل مختلف به کارش ببر)
تا حالا شده پیشش درد دل کن,بهش نشون بده که محرم اصرارت اونه
سعی کن اشتراک هاتونو بیشتر کنی(نمونش همون مثال فیلمه)